تعریف بازاریابی در کسب وکار شما چیست؟

تعریف بازاریابی در کسب وکار شما چیست؟

در این مقاله می خواهم به این موضوع بپردازم که تعریف بازاریابی در کسب وکار شما چیست؟ ممکن است بگویید مگر تعریف بازاریابی در کسب وکار های مختلف، تفاوتی دارد؟

باید بگویم: پاسخ این سوال هم بله، هم خیر است.

مسأله کاربرد بازاریابی در انواع کسب وکارهای و در مراحل مختلف رشد یا رونق و رکود یک بیزینس است.

مقدمه

همه افرادی که بیزینس دارند یا به نحوی درگیر خرید و فروش هستند، میدانند که اگر برای محصول یا خدمتی که دارند، تقاضا باشد و کسی بابت آن کالا حاضر به پرداختن پول باشد، کارشان می گیرد و سود می کنند.

اما اگر بهترین کالا را داشته باشید ولی مشتری نباشد، هر چقدر هم که در تولید، تامین یا خرید خبره باشید، سیستم حسابداری عالی یا نرم افزار مشتری مداری فوق‌العاده‌ای داشته باشید، برای شما فایده ای ندارد.

در واقع بازاریابی و مشتری مسئله اول و اصلی همه کارآفرین‌ها و افراد ماهر و کاربلدی است که باور دارند، بهترین و با کیفیت ترین محصول یا خدمت را طراحی و تولید کرده ند، اما در آخر کار نمی‌توانند آن را تبدیل به پول کنند.

آنها نهایتاً یا شکست می خورند و یا در بهترین حالت یک کسب و کار سطح پایین را تجربه می کنند.

تولید بهترین کالا، طراحی بهترین خدمت، اما در عوض پولی ناچیز یا سهمی بسیار اندک از بازاری که بسیار بی رحم و رقابتی است.

بله باید تاکید کنم، بازاریابی نقطه ثقل، پاشنه آشیل و بخشی از کسب و کار است که می تواند شما را از زمین بلند کند یا محکم کف زمین نگه دارد.

بازاریابی موتور محرک کسب و کار شما و مشتری سوخت این موتور محرک است.

تعریف های زیادی از بازاریابی موجود است، اما به نظر من که سالهاست در این زمینه کار کرده و مطالعه تخصصی داشته ام، بازاریابی برای هر کسب و کاری تعریف خودش را دارد.

در تعریف بازاریابی باید شرایط مختلف یک کسب و کار و مراحلی که آن کسب و کار طی می کند را باید در نظر گرفت.

فایل صوتی درس :

فایل صوتی ین درس را در اینجا گوش دهید.

 

تعریف بازاریابی در کسب وکار

برای بازاریابی درست و اصولی ، باید با نگاهی دقیق به محیطی که در آن فعالیت می کنیم، در نظر بگیریم که از لحاظ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی چه شرایطی را تجربه می کنیم؟

باید ببینیم ما در شروع کسب و کار و در نقطه صفر هستیم یا انباری پر از کالا داریم و باید مشتری پیدا کنیم.

مهمترین تعریفی که از بازاریابی وجود دارد و رایج است، تعریف انجمن بازاریابی آمریکاست که در کتاب مدیریت بازاریابی، فیلیپ کاتلر به آن می پردازد.

“بازاریابی وظیفه ای در یک شرکت، شامل مجموعه ای از فعالیت هاست که برای خلق، مبادله و ارائه ارزش به مشتریان و مدیریت ارتباط با آنها، با هدف کسب سود برای شرکت انجام می شود.”

این یک تعریف بسیار کامل، جامعه و گسترده از بازاریابی است. این تعریف به تمام جنبه های مدیریت بازاریابی می پردازد.

تعریف بازاریابی در کسب وکار از نظر انجمن بازاریابی آمریکا

آیا تمام این تعریف برای کسب و کار شما در شرایط مختلف مناسب است؟

آیا این تعریف برای انواع کسب وکارها کارساز است؟

فرض کنید یک تولید کننده، کالایی مثل لنت ترمز، فرش یا هر چیز دیگری را تولید کرده و در انبار دارد.

کارآفرینی یک کارواش یا تعمیرگاهی را با هزار مشقت راه اندازی و تجهیزات خودش را خریداری و آماده کرده است.

آیا با این تعریف می تواند بازاریابی خودش را انجام داده و درآمد ایجاد کند؟

اگر دقت کنید، این تعریف تمام فعالیت های یک کسب و کار ، پیش از توليد مثل تحقیقات بازاریابی، طراحی محصول و ايجاد ارزش و ارتباط با مشتریان تا بعد از فروش مثل خدمات پس‌ از فروش  و ارزیابی مشتریان را در بر میگیرد.

تعریف درستی است، اما اگر دقیق باشید در شرایط مختلف کار و بازار، تنها بخش‌هایی از این تعریف کاربرد دارد.

 

تعریف کاربردی اول از بازاریابی

حالا یک تعریف کوتاه از بازاریابی که برای همه کسب و کارها و در همه شرایط کار می کند.

“ارضاء سودآور نیازها”

به این تعریف دقت کنید:

شما کالا یا خدمتی دارید برای فروش “ارضاء سودآور نیازها” به این معنی است که برای کالایی که دارید، مشتریان مناسبی پیدا کنند. کالای شما باید نیاز آنها را برطرف کند تا آنها حاضر به معامله با شما باشند و به شما سود برساند.

کالا برای مشتری ارزشمند است و به آن نیاز دارد و بدون تعارف پول برای شما ارزشمند است و به آن نیاز دارید.

این تعریف برای کسب و کاری که  فعالیت خود را شروع کرده و کالایی موجود دارد، بهترین و سودآور ترین تعریف بازاریابی است. فارغ از فکر کردن به تحقیقات اولیه بازاریابی برای طراحی و ایجاد ارزش مناسب برای پاسخ به بازار.

دقت کنید که در این شرایط کسب وکار شما نیاز به نقد کردن اجناس و مبادله دارد و باید خریدار مناسب کالا را پیدا کنید.

در اینجا مفهوم “ارضاء سودآور نیازها” پیدا کردن مشتری مناسب برای محصول یا خدمت موجود است.

به هیچ چیز دیگری فکر نکنید، غیر از این هیچ کار دیگری در بازاریابی برای شما سود ندارد. “پیدا کردن مشتری مناسب محصول یا خدمت”

از تمام مفاهیم بازاریابی فقط و فقط دنبال مشتری مناسب باشید.

در واقع باید مشتری و تقاضا را با کالا یا خدماتی که داریم، تنظیم کنیم.

 

تعریف بازاریابی قبل از اقدام به تولید کالا

اما اگر هنوز کالایی تولید یا خدماتی راه اندازی نکرده‌اید، بهتر است تعریف دیگری از بازاریابی داشته باشیم.

“ارضا سودآور نیازها.”

ممکن است بگویید، این همان تعریف قبلی است، ولی تفاوت آن در این شرایط این است که اول باید نیازهای بازار را بررسی و ببینیم چه نیازی در بازار بیشترین سود را به ما میدهد.

دقت کنید که در حال حاضر بحث روی این نیست که شما وارد چه صنعتی بشوید؟ چه صنعتی سود دارد یا چه صنعتی بیشتر سود دارد؟

قبلاً این کار را کرده اید و بر اساس تجربه، تخصص و علاقه مندی یا عوامل دیگری تصمیم گرفته اید، کسب و کاری در یک صنعت ایجاد کنید.

مشخص کرده اید که می خواهید قطعه ساز خودروباشید یا وارد کار املاک شوید.

اکنون می خواهید در زمینه بازاریابی تصمیم بگیرید. می خواهید موتور کسب و کارتان را انتخاب کنید و آن را تنظیم کنید.

باید تصمیم بگیرید کدام قطعات خودرو سود بیشتری دارد، یا خرید و فروش و مشاوره چه نوع املاک و مستغلاتی درآمد بیشتری عاید شما می کند و تصمیماتی از این دست که مربوط به بازاریابی است.

در این مرحله از کسب و کار که میخواهید برنامه بازاریابی را تنظیم کنید، باید نیازهای موجود بازار را شناسایی کنید.

بهترین و سودآور ترین نیاز بازار را انتخاب کنید و امکانات و توانمندی خودتان را با “ارضاء سودآور نیازهای”  این بخش از بازار متناسب کنید.

اگر دقت کنید، می بینید که چقدر تعریف بازاریابی برای این دو شرایط، متفاوت است.

 

جمع بندی

در واقع منظور من از تفاوت تعریف بازاریابی، در این است که باید ببینید کجای کسب و کار هستید؟ در چه شرایطی قرار دارید؟ و بر اساس شرایط موجود بازار، شرایط کسب و کار و امکانات خودتان به فعالیتی در بازاریابی دست بزنید که بیشترین فایده و سود را برایتان داشته باشد.

این نکته را فراموش نکنید:

همیشه در مرکز توجه کسب و کارتان این جمله کلیدی “ارضاء سودآور نیازها”را بگذارید و تصمیم گیری کنید.

همه اقداماتی را که انجام می دهید با تمرکز روی این جمله پیش ببرید.

لازم است یادآوری کنم، این سودآوری می تواند کوتاه مدت باشد و برای شما نقدینگی به همراه بیاورد، یا میتواند بلند مدت بوده و اعتبار و برندینگ ایجاد کند.

یک تاجر زیرک باید به تعادل بین این دو وضعیت کوتاه مدت و بلندمدت با درنظر گرفتن شرایط اقتصادی خود و اقتصاد کشور نیز فکر کند.

 

داستان بازاریابی ادامه دارد …

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

4 پاسخ

  1. بازاریابی یعنی کالاهایی که پس از فروش برنمی‌گردند و مشتری‌هایی که برمی‌گردند.

  2. بازاریابی از تولد یک ایده تا رضایت سنجی پس از فروش محصول را در خود دارد. در بازاریابی، بر کشف مشتریان و شناخت نیاز های آنان و تبدیلشان به یک مشتری دائمی و نهایی تمرکز خواهیم کرد.

    ما در اولین قدم، باید بازار را بشناسیم، سپس بسته به بازار هدف و نیازهای آن، اقدام به تولید محصول مناسب یا ارائه خدمات مورد نظر نموده پس از فروش نیز در پی بررسی میزان رضایت مندی و اصلاح امور مختلف تولید تا فروش محصول خود باشیم.

  3. تعریف های زیادی از بازاریابی موجود است، اما به نظر من که سالهاست در این زمینه کار کرده و مطالعه تخصصی داشته ام، بازاریابی برای هر کسب و کاری تعریف خودش را دارد.

    در تعریف بازاریابی باید شرایط مختلف یک کسب و کار و مراحلی که آن کسب و کار طی می کند را باید در نظر گرفت.

  4. بازاریابی فرایندی است که طی آن شرکت‌ها مشتریان را درگیر می‌کنند، با مشتری ارتباط قوی برقرار می‌کنند و برای مشتری ارزش ایجاد می‌کنند تا در ازای آن از مشتری ارزش دریافت کنند. از آنجایی که از بازاریابی برای جذب مشتری‌ها استفاده می‌شود، این فعالیت از اجزای اصلی مدیریت بازاریابی میباشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *